غزل:
درخت ها چه قدر از زمانه بی خبرند
از اینکه بی برو برگرد طعمه ی تبرند
به میهمانی خون می روند صف در صف
اگرچه در هوس روزگار سبزترند
هنوز دفتری از عشق های ممنوعند...
هنوز خانه ی گنجشک های دربه درند !
هنوز منتظر روزهای پربارند
هنوز ملتمس ابرهای درگذرند
.
.
.
موضوعات مرتبط: شعر
تاريخ : شنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۲ | | نویسنده : سعید توکلی |

